ایناین تحقیق به بررسی مصادیق حمایت دولت از رشد مبتنی بر نوآوری بنگاههای بزرگ میپردازد. نقش بنگاه-های بزرگ در توسعه اقتصادی، زمانی مهمتر میشود که از طریق نوآوری بتوانند محصول/ خدمت جدید به بازارهای داخلی و بینالمللی عرضه کنند. به همین دلیل دولتها با کمک به رشد و توسعه توانمندی نوآوری در بنگاههای بزرگ، می توانند زمینه را برای رشد و سودآوری این بنگاهها و در نتیجه توسعه اقتصادی کشور فراهم کنند. توسعه توانمندی نوآوری بنگاهها توسط دولت نیاز به دخالت در امور داخلی بنگاهها دارد که امری پیچیده است. به همین دلیل، معمولأ دولت ها با "تقویت انگیزه" و "ایجاد فرصت" به ارتقای سطح توانمندی نوآوری کمک میکنند. در این تحقیق، بر اساس یک مدل مفهومی رشد، سطح و نحوه مداخله دولت در توسعه توان نوآوری بنگاهها تشریح شده است. اگرچه سیاستها و خط مشیهای حمایتی دولت خاص هر صنعت است، سعی شده است که سیاستهای مشترک قابل کاربرد درصنایع مختلف، با استفاده از تحلیل تم شناسایی و پیشنهاد شوند. این سیاستها به محک قضاوت متخصصین صنایع بزرگ شامل؛ فولاد، دارو، خودرو و انرژی گذاشته شده است. بنابراین از طریق مصاحبه با خبرگان، نه تنها نتایج تحقیق بلکه اعتبار مدل مفهومی پیشنهادی مورد ارزیابی قرار گرفته و تکمیل شدهاند. تحریک سمت تقاضا، برقراری توازن در قدرت چانهزنی، حمایتهای مالی از فعالیتهای تحقیق و توسعه، کمک به توسعه توانمندی یکپارچهسازی بنگاهها و سعی در کاهش/حذف اثر تحریمهای بین المللی، از جمله مواردی هستند که دولتها میتوانند از آن طریق در تقویت توانمندی نوآوری بنگاهها نقش آفرینی کنند.