سازمان پژوهشهای علمی و صنعتی ایران با همکاری انجمن مدیریت فناوری ایرانفصلنامه مدیریت توسعه فناوری2008-50607420200220A Comparative Study of Leadership Styles Affecting the Success of Iranian New Knowledge-Based Companies - Multiple Case Studyمطالعه تطبیقی سبکهای رهبری موثر بر موفقیت شرکتهای نوپای دانشبنیان ایرانی – موردکاوی چندگانه92792210.22104/jtdm.2020.3679.2298FAسید محمد حسینغفوریدانشجوی دکتری، مدیریت فناوری، دانشکده مدیریت و حسابداری، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران.مهدیالیاسیعضو هیئتعلمی، گروه مدیریت صنعتی، دانشکده مدیریت و حسابداری، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران.مقصودامیریعضو هیئتعلمی، گروه مدیریت صنعتی، دانشکده مدیریت و حسابداری، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران.میرعلیسیدنقویعضو هیئتعلمی، گروه مدیریت دولتی، شهری و کارآفرینی، دانشکده مدیریت و حسابداری، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران.Journal Article20190723The knowledge-based companies are among the main drivers of the knowledge-based economies. Therefore, it is important to study the reasons for their success. Among the affecting factors, organizational leadership and innovation leadership are very important. In this research, attempts have been made to investigate the successful leadership styles in accordance with the popular leadership styles, which were previously introduced in the literature. Regarding the purpose, this research is considered as developmental research and the data collection and analysis have been done via multiple qualitative case study methods. By selecting samples with maximum characteristics from among 186 profitable knowledge-based companies that still work with the original team, the theoretical saturation was finally achieved in the ninth and tenth case studies. The data extracted from the semi-structured interviews with 21 of the leaders and key employees of these companies and the content of the interviews were analyzed and the codes and categories were extracted and their relationship was identified. Finally, it has been shown that the inspirational motivation as one of the fundamental aspects of transformational leadership method is obvious in these companies, but charisma, individual considerations and intellectual stimulation are rare. In addition, despite observing some important aspects of “initiating structure style” and "servant leadership style", these two styles are not dominant in the organizations, and in fact, a combination of components of these three styles ensures success in these companies.شرکتهای دانشبنیان، از اصلیترین پیشرانهای اقتصاد دانشبنیان هستند؛ بنابراین، بررسی دلایل موفقیت آنها اهمیت ویژهای دارد. در میان عوامل مؤثر بر موفقیت این شرکتها در دوره نوپایی، رهبری سازمانی و رهبری نوآوری یکی از مهمترین جایگاهها را در اختیاردارند. در این پژوهش تلاش شد در شرکتهای نوپای دانشبنیان ایرانی،سبک رهبری منجر به موفقیت از زاویه تطبیق با سبکهای رهبری رایج در ادبیات، بررسی شود. این پژوهش ازنظر هدف، توسعهای است و گردآوری و تحلیل دادهها با روش کیفی موردکاوی چندگانه انجام شده است. باانتخاب نمونههایی با ویژگیهای حداکثری از میان 186 شرکت دانشبنیان سودآور که تیم راهانداز شرکت در آنها پابرجا بود،نهایتاًدر موردکاویهای نهم و دهم، اشباع نظری صورت گرفت. استخراج دادهها از مصاحبههای نیمه ساختاریافته با 21 نفر از رهبران و نیروهای کلیدی این شرکتها صورت گرفت و تحلیل محتوای مصاحبهها و استخراج کدها و مقولهها و شناسایی ارتباط آنها انجام شد. نهایتاً، مشخص شد با وجود مشاهده بُعد بنیادین «انگیزش الهامبخش» از سبک رهبریِ«تحولگرا» در این شرکتها، سایر ابعاد این سبک کمرنگ هستند، همچنین با وجود مشاهده رفتارهای مهمی از رهبری «ساختارساز» و«خدمتگزار»نمیتوان این دو سبک را غالب دانست و درواقع ترکیبی از اجزای این سبکهاست که سبب موفقیت بوده است.https://jtdm.irost.ir/article_922_0aa00a89e4b4327c3e4a3c8d2a6aa87f.pdfسازمان پژوهشهای علمی و صنعتی ایران با همکاری انجمن مدیریت فناوری ایرانفصلنامه مدیریت توسعه فناوری2008-50607420200220Evaluating theTechnology Maturity Level and Estimating its Costs for a Light Class Submarineارزیابی سطح بلوغ فناوری و برآورد هزینههای مرتبط با آن در زیردریایی کلاس سبک296192410.22104/jtdm.2020.3699.2283FAام البنینیوسفیعضو هیئت علمی،مهندسی صنایع، دانشگاه صنعتی مالک اشتر، شاهین شهر، اصفهان.مهدیقاسمیانکارشناسی ارشد، مهندسی صنایع، واحد نجف آباد، دانشگاه آزاد اسلامی،نجف آباد، اصفهان.نداحاج حیدریکارشناسی ارشد، مهندسی صنایع، دانشگاه صنعتی مالک اشتر، شاهین شهر، اصفهان.Journal Article20190706The process of determining and measuring technology maturity level and estimating the cost of technology development is very important for pioneering organizations in research and development. In this regard, we need to establish and develop domestic approaches according to conditions of the country.<span>This research seeks to establish and develop such an approach to achieve double –use technologies for a light class submarine. This technology is the result of domestic research and development in one of the military industries (between 2017 and 2018). </span>In this research, first, using two quality house matrices, main demands of the customer and functional- requirements are described and the level of technology is determined. Then, the current technology level gap is determined and analyzed and its readiness is assessed quantitatively using the technical specifications of technology. Finally, by determining technology readiness level, current technology costs are calculated on the base of activity based cost method. The results show that the technology has completed level 4 and it is at level 5, now. The presented approach is considered as a guide for the research and development department of organizations.فرایند تعیین و اندازهگیری سطح بلوغ فناوری و برآورد هزینه توسعه آن برای سازمانهای پیشرو در تحقیق و توسعه امری مهم تلقی میشود. در این رابطه نیاز است تا <span lang="FA" dir="RTL">رویکردهای بومی متناسب با شرایط حاکم بر فضای کشور، ایجاد شده و توسعه داده شوند. این پژوهش،به دنبال ایجاد و توسعه چنین رویکردی برای دستیابی به فناوریهای دومنظوره در یک زیردریایی کلاس سبک انجام شد. </span>فناوری مذکور نتیجه تحقیق و توسعه داخلی در بازه سالهای 97- 96 در یکی از صنایع نظامی بوده است. بدین منظور، ابتدا با استفاده از دو ماتریس خانه کیفیت، خواستههای اصلی مشتریان و الزامات کارکردی-عملکردی تشریح و سطح فناوری مشخص شد. سپس، به تعیین و تجزیهوتحلیل شکاف موجود در سطح فناوری فعلی پرداخته شد و با استفاده از مشخصههای فنی فناوری، آمادگی آن بهصورت کمّی مورد ارزیابی قرار گرفت. درنهایت، با تعیین سطح آمادگی فناوری، هزینههای موجود فناوری حاضر، توسط تکنیک هزینه بر مبنای فعالیت محاسبه شد. نتایج نشان داد که فناوری مذکور سطح 4 را به پایان رسانده و اکنون در سطح 5 قرار دارد. رویکرد ارائهشده را میتوان بهعنوان راهنمایی برای بخش تحقیق و توسعه سازمانها مورد استفاده قرار داد<strong>.</strong>https://jtdm.irost.ir/article_924_144c698c34f228f9d104bd7247a6fa7e.pdfسازمان پژوهشهای علمی و صنعتی ایران با همکاری انجمن مدیریت فناوری ایرانفصلنامه مدیریت توسعه فناوری2008-50607420200220Identifying Motivation Patterns of the Experienced Knowledge Workers to Promote Innovation (Iran Telecommunication Research Center (ITRC) as a Case Study)شناسایی الگوهای ذهنی انگیزش دانشکاران مجرب در راستای ارتقای نوآوری (مورد مطالعه: مرکز تحقیقات مخابرات ایران)639592510.22104/jtdm.2020.4099.2465FAعلیادانشوردانشجوی دکتری، مدیریت فناوری، پردیس البرز، دانشگاه تهران، تهران.فاطمهثقفیعضو هیئتعلمی، گروه مدیریت صنعتی، دانشکده مدیریت، دانشگاه تهران. تهران.0000-0003-4843-6885محمدموسی خانیعضو هیئتعلمی، گروه مدیریت فناوری اطلاعات، دانشکده مدیریت، دانشگاه تهران، تهران.نسریندسترنجعضو هیئتعلمی، پژوهشکده فناوری اطلاعات، پژوهشگاه ارتباطات و فناوری اطلاعات، تهران.Journal Article20200229Knowledge Workers (KWs) are the driving force in knowledge-based economy and their performance and motivation have a direct impact on technological evolution and innovation. This research, using Q Methodology, focuses on the experienced Knowledge Workers’ attitude and their mental patterns of motivation. To this end, a systematic review was carried out to form the concourse of communication and more than 1000 papers which were published in the authentic scientific databases were reviewed and 90 most-relevant papers were selected to extract the KWs’ motivating factors. Having consulted with experts, the concourse of communication was finalized and Q set was formed. Thirteen experienced KWs from ITRC were selected to participate in Q sorting. Finally, using factor analysis, the mental patterns of the experienced knowledge workers were extracted and five mental patterns were identified as “boss”, “conservative”, “sentimentalist”, “ambitious” and “perfectionist”. The results of this study provide us with useful information to better understand the experienced knowledge workers and find ways to motivate them. The research center can achieve its goals, enhance KWs’ performance and innovativeness using the motivating factors identified for each pattern. دانشکاران، موتور محرکه در اقتصاد دانشبنیان هستند و تحولات فناورانه و نوآورانه رابطه مستقیمی با عملکرد و انگیزه آنها دارد. این پژوهش، با استفاده از روش کیو، نوع تفکر دانشکاران مجرب و الگوهای ذهنی آنان درباره عوامل انگیزهبخش را موردبررسی قرار داد. بهمنظور گردآوری فضای گفتمان، مرور نظاممند ادبیات انجام شد و بیش از هزار مقاله از پایگاههای معتبر علمی مرور و درنهایت از 90 مقاله منتخب، لیست کامل عوامل انگیزهبخش دانشکاران استخراج شد. نمونه معرفی از فضای گفتمان با مراجعه به متخصصان، انتخاب و در قالب گزینههای کیو بازنویسی شد. سپس،۱۳ دانشکار مجرب که بهطور هدفمند از مرکز تحقیقات مخابرات ایران انتخاب شده بودند، طبق جدول مرتبسازی کیو در مرتبسازی گزینهها مشارکت نمودند. الگوهای ذهنی دانشکاران مجرب با انجام تحلیل عاملی و تفسیر آنها استخراج شد که بر آن اساس، پنج گونه ذهنی شامل ریاستطلبان، محافظهکاران، احساساتیها، بلندپروازان و کمالگرایان، شناسایی و ویژگی آنهاموردبحث قرار گرفت. با استفاده از نتایج، راههای انگیزهبخشی و درک دانشکاران مجرب قابل استحصال است. با در نظر گرفتن عوامل انگیزاننده مستخرج و مشخصات هر یک ازاینگونهها، علاوه بر ارتقای عملکرد دانشکاران مجرب، سازمان نیز میتواند به اهداف مدنظر خود از نوآوری توسط دانشکاران دست یابد.https://jtdm.irost.ir/article_925_13a9d750f029c82d8a8a7cccf4be3db9.pdfسازمان پژوهشهای علمی و صنعتی ایران با همکاری انجمن مدیریت فناوری ایرانفصلنامه مدیریت توسعه فناوری2008-50607420200220Pathology of Technology Intelligence Business Models in Iranآسیب شناسی مدل های کسب وکار هوشمندی فناوری در ایران9712692610.22104/jtdm.2020.3893.2366FAمریمخدایاریکارشناسی ارشد مدیریت تکنولوژی، دانشکده مدیریت و حسابداری دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایرانهادینیلفروشانعضو هیئتعلمی، پژوهشکده مطالعات بنیادین علم و فناوری، دانشگاه شهید بهشتی، تهراننسترنحاجی حیدریعضو هیئتعلمی، دانشکده مدیریت، دانشگاه تهران، تهران.Journal Article20191031Technology Intelligence Businesses in Iran have failed to sell their services and have been unsuccessful to make a profit which is the ultimate goal of any business. Therefore, the present study seeks to identify the reasons for the failure of these businesses in selling their services.This study is qualitative and deals with the pathology of technology intelligence business models by deductive content analysis. The Osterwalder Business Model was chosen as the conceptual model and its main three components were used to preparethe interview questions. The focus of the interview questions was on examining the attitudes of the respondents about the reasons for the failure of the technology intelligence business models. The analysis of each interview was done by using Maxqda qualitative software. Based on the qualitative content analysis of the findings, the business model of each sample was extracted and Likert scale was used to evaluate the business models using the Osterwalder’s criteria including "channel effectiveness", "finding new customers consistently" and “customer participation in the value creation process" which were identified as the weakest. Then, the reasons for poor performance in the indicated criteria in two areas of supply (marketing, expertise, skill, cost, competitors, content, organizational culture) and demand (weakness at the macro and micro levels) were described.امروزه، کسبوکارهای هوشمندی فناوری در ایران در فروش خدمات خود ناکام مانده و بهتبع آن در کسب سود که هدف نهایی هر کسبوکاری است، شکست خوردهاند.از همین رو، پژوهش حاضر به دنبال شناسایی دلایل ناکامی این کسبوکارها در فروش خدماتشان است. این پژوهش، کیفی بوده و در آن، از روش تحلیل محتوای قیاسی استفاده شده است. بدین منظور، مدل کسبوکار استروالدر بهعنوان مدل مفهومی انتخاب شد و3 جزء اصلی آن بهمنظور فراهم نمودن سؤالات مصاحبه، مورداستفاده قرارگرفت. پسازآن، بامالکان کسبوکارها بهمنظور بررسی دیدگاههایشان در خصوص دلایل ناکامی مدلهای کسبوکار هوشمندی فناوی در کشور مصاحبه انجام شد. سپس، تحلیل هر مصاحبه از طریق بررسی خطبهخط و بابهرهگیری از نرمافزار کیفی ماکسکیودی ای انجام شد. براساس تحلیل محتوای کیفی یافتهها، مدل کسبوکار هریک از کسبوکارهای موردمطالعه استخراج و بهمنظور ارزیابی مدلهای کسبوکار با کاربرد معیارهای استروالدر، از طیف لیکرت استفاده شد. در هرکدام از کسبوکارها، معیارهای«اثربخشی کانال»، «یافتن مشتریان جدید بهطور پیوسته»و «مشارکت مشتری درفرایند خلق ارزش»ضعیفترین معیارها شناخته شدند. دلایل ضعف کسبوکارها در این معیارها، در دو محور عرضه (ضعف در بازاریابی، تخصص و مهارت، هزینه، رقبا، محتوا، فرهنگ سازمان) و تقاضا (ضعف در سطح کلان و خرد) شناسایی شدند.https://jtdm.irost.ir/article_926_b54ce4d8ed882a435f143dc134de091e.pdfسازمان پژوهشهای علمی و صنعتی ایران با همکاری انجمن مدیریت فناوری ایرانفصلنامه مدیریت توسعه فناوری2008-50607420200220Identifying and Explaining the Success Factors of Growth Hacking
(Case Study: Lorestan Province Startups)شناسایی و تبیین عوامل موفقیت در پیادهسازی استراتژی رخنه در رشد (مورد مطالعه: شرکتهای نوپدید استان لرستان)12715092710.22104/jtdm.2020.3993.2408FAاکبرخدابخشیعضو هیئت علمی، گروه اقتصاد، دانشگاه بوعلی، همدان، ایران.محمدجعفریعضو هیئت علمی، گروه اقتصاد، دانشگاه لرستان، خرم آباد، ایران.علیشریعت نژاددکترای مدیریت، دانشگاه لرستان، خرم آباد، ایرانسیده نسیمموسویکارشناس ارشد، مدیریت بازرگانی؛ تجارت الکترونیک، واحد ملایر، دانشگاه آزاد اسلامی، ملایر، ایران.0000-0001-8124-2180Journal Article20191228Since the startup companies do not enjoy high liquidity and capital, they should use effective methods to maximize efficiency for attracting customers at the lowest costs. These methods are known in the marketing literature as Growth Hacking Marketing. The present study was conducted to identify and explain the key factors of implementing the Growth Hacking Strategy in startup companies. In this study, interviews were used to collect data in the qualitative section and questionnaire was used in the quantitative section; the qualitative data were analyzed by ATLAS.ti Software and Coding Method and the quantitative data were analyzed by Fuzzy Delphi Method. The qualitative research findings identified twenty success factors in implementing growth hacking strategy and quantitative findings covered the prioritization of the success factors. The results of this study indicate that the most important success factors in implementing Growth Hacking in startups are groundbreaking cognitive skills, concurrent mastery of marketing and programming, proficiency at digital marketing and content marketing, and Influencer Marketing. <br /> شرکتهای نوپدید از آنجا که از نقدینگی و سرمایه بالا برخوردار نیستند، برای بقا و موفقیت در بازارهای رقابتی باید از روشهایی استفاده کنند که ضمن دستیابی به هزینههای پایین، بالاترین اثربخشی را در جذب و جلب مشتریان داشته باشند. این روشها در ادبیات بازاریابی، تحتعنوان بازاریابی رخنه در رشد شناخته میشوند. پژوهش حاضر باهدف شناسایی و تبیین عوامل کلیدی موفقیت در پیادهسازی استراتژی رخنه در رشد انجام پذیرفت. در این پژوهش، برای جمعآوری اطلاعات در بخش کیفی از مصاحبه و در بخش کمی از پرسشنامه استفاده شد که دادههای کیفی با نرمافزار اتلس تی و روش کدگذاری و دادههای کمی با روش دلفی فازی تحلیل گردید.یافتههای پژوهش در بخش کیفی، مبین شناسایی بیست عامل بهعنوان عوامل موفقیت در پیادهسازی استراتژی رخنه در رشد و یافتههای کمی، شامل اولویتبندی این عوامل بود. بدین ترتیب، نتایج پژوهش نشان داد که مهمترین عوامل موفقیت در پیادهسازی استراتژی رخنه در رشد در شرکتهای نوپدید، مهارتهای شناختی شالوده شکن، تسلط همزمان بر بازاریابی و برنامهنویسی، تسلط بر بازاریابی الکترونیکی و بازاریابی محتوا و بازاریابی از طریق افراد مشهور و اثرگذار است.https://jtdm.irost.ir/article_927_74315c9dccc649d9f5853fe70e472b68.pdfسازمان پژوهشهای علمی و صنعتی ایران با همکاری انجمن مدیریت فناوری ایرانفصلنامه مدیریت توسعه فناوری2008-50607420200220Networking Capability, Business Networks Structure, and Commercialization Performance in Knowledge-Based Companies (Case Study: Isfahan Province Knowledge-Based Companies)توانمندی شبکهسازی، ساختار شبکههای کسبوکار و عملکرد تجاریسازی در شرکتهای دانش بنیان (مورد مطالعه: شرکتهای دانش بنیان استان اصفهان)15118092810.22104/jtdm.2020.3515.2218FAیاسرمقصودی گنجهگروه مدیریت، واحد اصفهان( خوراسگان)، دانشگاه آزاد اسلامی، اصفهان، ایرانناصرخانیگروه مدیریت، واحد نجف آباد، دانشگاه آزاد اسلامی، نجف آباد، ایراناکبرعالم تبریزگروه مدیریت صنعتی، دانشکده مدیریت و حسابداری دانشگاه شهید بهشتیJournal Article20190226One of the most important challenges for knowledge-based companies in Iran is to improve the commercialization process and most of these companies have difficulty to achieve the desired commercialization performance. While the importance of business networks is emphasized in the literature on commercialization, the role of networking capabilities for the effective management of network communications to improve commercialization performance has not been investigated. There is little insight, in particular, into the fact that companies can better manage their networking capabilities by considering the networks structure for successful commercialization. Based on Resource-Based View (RBV) and the business networks approach as a theoretical lens, the present study tries to identify the indigenous dimensions of networking capability through a mixed-methods approach. And in the next step, by presenting the model, the direct and indirect effect of this capability on the commercialization performance will be determined. According to the results, the fit of the proposed model was confirmed in terms of measurement, structural and general models. The results also showed that networking capability and its dimensions have a positive and significant effect on commercialization performance. In addition, the mediating role of business networks structure in the relationship between networking capability and commercialization performance was confirmed.یکی از مهمترین چالشهای شرکتهای دانشبنیان در ایران، بهبود فرآیند تجاریسازی است واکثر این شرکتها در دستیابی به عملکرد مطلوب تجاریسازی با مشکل مواجه هستند. در ادبیات تجاریسازی، بر اهمیت شبکههای کسبوکار و اتحادهای راهبردی تأکید شده است ولی نقش توانمندی شبکهسازی برای شکلگیری و مدیریت مؤثر ارتباطات شبکهای در جهت بهبود عملکرد تجاریسازی بررسی نشده است. بهویژه، در مورد شرایطی که شرکتها بهتر میتوانند توانمندی شبکهسازی خود را با در نظر گرفتن ساختار شبکهها در راستای تجاریسازی موفق هدایت کنند، بینش اندکی وجود دارد. با در نظر گرفتن دیدگاه منبع محور و دیدگاه شبکههای کسبوکار بهعنوان لنز نظری، پژوهش حاضر سعی دارد با رویکردی ترکیبی (کیفی و کمی)، ابتدا نسبت به شناسایی ابعاد بومی توانمندی شبکهسازی اقدام نموده و در گام بعد، با ارائه مدل، تأثیر مستقیم و غیرمستقیم این توانمندی را بر عملکرد تجاریسازی در شرکتهای دانشبنیان مشخص نماید. با توجه به نتایج به دست آمده، برازش مدل پیشنهادی پژوهش در سه بخش برازش مدل های اندازهگیری، ساختاری و کلی مورد تایید قرار گرفت. همچنین، نتایج نشان داد که توانمندی شبکهسازی و ابعاد آن بر عملکرد تجاریسازی شرکتهای دانشبنیان تأثیر مثبت و معنادار دارد. علاوه بر این، نقش میانجی ساختار شبکههای کسبوکار در رابطه بین توانمندی شبکهسازی و عملکرد تجاریسازی مورد تأیید قرار گرفت.https://jtdm.irost.ir/article_928_454ff4bcdc450669fb98a43283a6b245.pdf